back of a napkin


فارسی

1 عمومی:: سرانگشتی، حدودی

Whether you use the proverbial back-of-a-napkin planning...

واژگان شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code